زمانی که ما برای نیاز به تفریح داریم آموزش میبینیم، عاملی که ما را به پیش میراند، هیجان و کنجکاوی است.
در این حالت ما میآموزیم و از یادگیری لذت میبریم و خیلی کاری به این نداریم که این دقیقاً کِی و کجا قرار است برای ما آورده یا تغییری داشته باشد
اما زمانی که برای نیاز به قدرت میآموزیم از قبل برای اینکه قرار است این آموخته را کجا به کار بگیریم برنامهای داریم و به همین دلیل یادمیگیریم بعد از اینکه این را بهکار بردیم بعدی را یاد میگیریم.
مثلاً اگر یادگیری ما با هدف درآمد باشد اول تا یک مرحله را یادمیگیریم و در کسب و کارمان استفاده میکنیم، بعد که نتیجه گرفتیم به سراغ مورد بعدی میرویم ولی در نیاز به لذت احتمال خیلی زیادی دارد که خیلی موازیکاری در آموزش داشته باشیم چون هیجان بیشتری را تأمین میکند.
قبل از فهم این نکته زمانی که کسی آموزشی میدید و استفاده نمیکرد ناراحت میشدم و بیشتر هم این مشکل را با خودم داشتم. ولی زمانی که به این نکته پی بردم فهمیدم که باید آموزشهایی که برای تأمین نیاز قدرت میبینیم را از آموزشهایی که برای تأمین نیاز به تفریح میبینیم جدا کنیم.
برای نیاز به قدرت خودمان هم برنامههایی داشته باشیم.
به عنوان یک راهکار میتوان اینطور نگاه کرد که برنامههایی برای مرور و اجرا در آموزشهای قبلی بگذاریم و با همان آموزش هایی که روزی برای لذت دیدهایم برویم و نیاز به قدرت خود را نیز سیرآب کنیم.
تا کشف بعدی. . .
پاینده و پیروز باشید
روزگارتان خوش
ارتباطاتتان شاد